۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «حجت الاسلام و المسلمین مجتبی کلانتری» ثبت شده است

روز هلال احمر

«صلیب سرخ» عنوان سازمان بین‌ المللی است که با هدف تخفیف آلام انسانی و حفظ و پیشرفت بهداشت عمومی، بر طبق موافقتنامه ژنو در سال ۱۸۶۴ میلادی تشکیل شد.
دولت عثمانی نیز در سال ۱۸۷۶ به جای استفاده از نشان صلیب سرخ (صلیب، نماد مسیحیت است) از«هلال احمر» (برخی مسلمان ها، هلال ماه [و ماه کامل] را نماد اسلام می دانند و البته تشیع قائل به نمادگرائی نمی باشد.) برای جمعیت‌ ملی خود استفاده نمود، بعدها بسیاری از کشورهای اسلامی آن را به عنوان نشان جمعیت‌ ملی خود بکار بردند، در حال حاضر صلیب‌ سرخ و هلال‌ احمر بین‌المللی، بزرگترین شبکه بشر دوستانه غیرسیاسی و امدادرسانی جهان محسوب می‌شوند.
دولت ایران در سال ۱۳۰۱ جمعیت ملی خود را تأسیس کرد، ولی به جای استفاده از نشان صلیب‌ سرخ و یا هلال‌ احمر علامت«شیر و خورشید سرخ» را به عنوان نشان جمعیت خود انتخاب کرد ولیکن پس از پیروزی انقلاب‌‌اسلامی در سال ۱۳۵۹ دولت ایران به منظور ایجاد وحدت در ممالک اسلامی و اهداف دیگر، نشان خود را به هلال احمر تغییر داد. [1]
جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامی ایران در اساسنامه داخلی کشور«جمعیت» نامیده می شود، این مؤسسه، خیریه، غیر انتفاعی (غیر دولتی) و دارای شخصیت حقوقی مستقل می باشد.
جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامی ایران، به کلیه تعهدات و قراردادهای بین‌المللی مربوط به اهداف و وظایف جمعیت های هلال احمر و صلیب سرخ و نیز مقررات اتحادیه جمعیت های صلیب سرخ و هلال احمر که با قانون اساسی و سایر قوانین جمهوری اسلامی ایران مغایرت نداشته باشد، پایبند بوده و در مسائل امدادی و بهداشتی درمانی برون مرزی و درون مرزی و تعهدات مربوطه در راستای سیاست‌های دولت جمهوری اسلامی ایران طبق اساسنامه عمل می کند. [2]
اهداف جمعیت عبارتند از:
«تلاش برای تسکین آلام بشری، تامین احترام انسانها و کوشش در جهت بر قراری دوستی و تفاهم متقابل و صلح پایدار میان ملت ها و همچنین حمایت از زندگی و سلامت انسانها بدون در نظر گرفتن هیچگونه تبعیض میان آنها» [3]
تفاوت هلال احمر با دیگر موسسات امدادی و کمک رسان این است که مربوط به فوریتهاست باید مانند سربازان یک ارتش همیشه آماده باشند و باید بتوانند در هنگام حوادث حضور واقعی موثر و کار گشا داشته باشد و این حالت باید از همه جهات حفظ شود.
مقام معظم رهبری (مُدَّ ظِلُّه العالی) در مورد اهداف جمعیت هلال احمر می نویسد:«جمعیت هلال احمر با اهداف والای بازآفرینی روحیه اعتماد به نفس و امید و آرامش بخشیدن به جان‌ های خسته از حوادث طبیعی، و فراهم کردن وسایل آسایش برای تن‌های رنجور، فارغ از مرزبندی‌های جغرافیایی، دینی، قومی و نژادی تأسیس شده است و منطبق بر تعالیم و دستورهای دین مبین اسلام است.»[4]
طبق فرمایش مقام معظم رهبری ( مُدَّ ظِلُّه العالی) اهداف جمعیت هلال احمر منطبق بر تعالیم و دستورهای دین مبین اسلام است، زیرا هدف اصلی جمعیت هلال احمر فریادرسی انسان های گرفتار و رفع حوائج حیاتی ایشان می‌ باشد، امیرالمومنین امام علی (علیه الافُ التَّحیةِ والثَّناء) در مورد فریادرسی می فرماید: «از عوامل جبران کننده گناهان بزرگ، فریادرسی بیچارگان و گره گشایی از گرفتار است.»[5] امام موسی کاظم (صلواتُ اللهِ و سلامُه علیهِ) نیز در مورد رفع حوائج مردم می‌ فرماید:«به راستی برای خدا بندگانی است در زمین که در رفع حوائج مردم می کوشند، ایشانند که در روز قیامت از عذاب در امانند.»[6]
وظایف هلال‌ احمر همچنان که اشاره شد محدود به جغرافیا، نژاد و دین خاصی نمی باشد ولیکن معمولا جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامی ایران در میهن اسلامی و یا کشورهای مسلمان دیگر فعالیت گسترده دارد که رسول گرامی اسلام (صَلَّی اللهُ علیهِ و آلهِ و سلَّم) در باب  کمک به برادر دینی می فرماید:«کسی که برای کمک به برادر (دینی) خود و سود رساندن به او اقدام کند، پاداش مجاهدان در راه خدا را خواهد داشت.»[7]و همچنان ایشان در مورد رفع خطرات بلایای طبیعی از مسلمانان می فرماید:«هر کس (خطر) سیل و آتش (و بلاهای این چنین) را از گروهی مسلمان برهاند، بهشت بر او واجب می شود.» [8]

پی نوشت:
[1]. تاریخ هلال احمر rcs ir
[2]. اساس نامه جمعیت هلال احمر، ماده 1
[3]. همان، ماده 2
[4]. مکتوبات، 14 دی ماه 1393
[5]. بحارالانوار ج72 ص21
[6]. بحارالانوار ج71 ص319
[7]. وسایل الشیعه ج12 ص285
[8]. اصول کافی ج5 ص55
۰ نظر
مجتبی کلانتری

رابطه عقل و دین

امیرالمومنین امام على(علیه السلام): لا یُستَعانُ على الدهرِ إلاّ بالعَقلِ. در برابر روزگار، جز از خِرَد نمی توان کمک گرفت.[*]
تمام مشکلات بشر در طول تاریخ و در دنیای امروز این است که افراد در کارها و مشکلات با مشعل خرد و عقل حرکت نمی کند،متاسفانه اکثر امور امروز انجام نمی شود مگر بر اساس خواهش های نفسانی و عقلانیت در آن جائی ندارد، اگر عقلانیت در زندگی حاکم شود وضع به گونه ای دیگر خواهد شد و بشر در دنیا و آخرت هرگز گرفتار نخواهد شد.
در آیات و روایات عقل به معانی مختلفی اراده شده است. از نظر قرآن جایگاه ارزشی عقل را می بایست با توجه به نقش آن در زندگی انسان تحلیل و ارزیابی کرد. تعقل موجب می شود تا انسان خدا و هستی و خود را بشناسد.[1] و به تشخیص حق و باطل بپردازد و ارزش ها و ضد ارزش ها و نیز زشت و زیبا و خوب و بد را بشناسد و در برابر آن ها موضع گیری مناسبی داشته باشد.[2] امام رضا(علیه السلام) نیز می فرماید: «صدیقُ کلُّ إمرء عقلهُ و عدوّهُ جهلهُ»[3] صادقترین دوست انسان عقل و دشمن او جهل اوست. زیرا عقل است که موجب می شود انسان خداوند را بشناسد و به تشخیص حق و باطل بپردازد.
با توجه به چنین جایگاه و نقش عقل در زندگی انسان است که امیرمومنان علی(علیه السلام) می فرماید: «نخستین پایه اسلام، عقل است.»[4]؛ چرا که عقل از طریق استدلال از آیات آفاقی و انفسی، حقایق از جمله حقیقت بزرگ و بی همتایی چون خدا را اثبات می‏کند و پس از اثبات خدا، خوبی و لزوم تسلیم در برابر خداوند و ایمان به خدا را به انسان گوشزد می‏کند.
امام صادق(علیه السلام) می فرماید: «مَنْ کانَ عاقِلاً کانَ لَهُ دِینٌ، وَ مَنْ کانَ لَهُ دِینٌ دَخَلَ الْجَنَّهَ»؛[5]کسى که عاقل باشد دین دارد، و کسى که دین داشته باشد داخل بهشتمى شود بنابراین، بهشت جاى عاقلان است. البته، عقل در اینجا به معنى معرفت راستین است، نه شیطنت هاى شیاطین که در سیاستمداران جبار و ظالم جهان دیده مى شود، که به گفته امام صادق(علیه السلام):«شَبِیهَهٌ بِالْعَقْلِ وَ لَیْسَتْ بِالْعَقْل»؛ شبیه عقل است، ولى عقل نیست![6]
در تمامی امور عقل کارگشا است امیرالمومنین امام على(علیه السلام) می فرماید: لا یُستَعانُ على الدهرِ إلاّ بالعَقلِ. در برابر روزگار، جز از خِرَد نمی توان کمک گرفت.[7] زیرا عقل است که شهوات و دنیا پرستی را کنترل می نماید و انسان فارغ از شهوات بهترین تصمیم را می گیرد حضرت امام علی(علیه السّلام) می فرماید: عقلی که به مرتبه ی کمال و نیرومندی رسیده است می تواند طبیعت بد و غرایز تندرو را مقهور و سرکوب نماید.[8] و نتیجه آن می شود  که بهترین تصمیم را می گیرد که امیرالمومنین امام علی علیه السلام می فرماید: افکار عاقلانه ات تو را به راه صواب و هدایت واقعی راهنمایی می کند.[9] بطور مثال در حادثه کربلا تفکر خردورزانه جناب حر بود که موجب شد ایشان حق را از باطل تشخیص[البته با عنایت امام علیه السلام] و به سوی هدایت روی آورد مگرنه اینک ایشان از قاتلین سیدالشهدا علیه السلام محسوب می شدند نه شهیدان کربلا، و حاصل بحث این است که هدایت در گرو تعقل و تفکر صحیح و عمل به آن میسر می گردد.

پی نوشت:
[*]. بحارالانوار، ج 75، ص 7.
[1]. رعد، آیات ۳ و ۴؛ حج، آیه ۸
[2]. طه، آیه ۱۲۸؛ قصص،‌ایه ۶۰؛ انعام، آیه ۱۵۱
[3]. مجلسی بحارالانوار ج 1 ح 11: 87
[4]. ابن‏شعبه الحرانی،تحف‏ العقول، ص. ۱۹۶
[5]. کافى، جلد 1، صفحه 11، حدیث 6.
[6]. کافى، جلد 1، صفحه 11، حدیث 3.
[7]. بحارالانوار، ج 75، ص 7.
[8]. بحارالانوار، ج ۱۷، ص ۱۱۶.
[9]. غررالحکم، ص ۵۱۶.
---------------------------
مطالعه بیشتر در:
عقل و تعقل(در بیان حضرت امیر علیه السلام)

----------------------------------

آواتارهای حاضر در سایت ziaossalehin.ir ، کانال تلگرام t.me/tarh14 ، وبلاگ tarh14.tebyan.net ، وبلاگ http://tarh14.blog.ir وبلاگ http://mojtabakalantari.blog.ir ، اینستاگرام instagram.com/tarh14 ، ویسگون wisgoon.com/124000 ، نزدیکا nazdika.com و ... نیز بارگذاری شده است

ادامه مطلب...
۰ نظر
مجتبی کلانتری