۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «حجت الاسلام مجتبی کلانتری» ثبت شده است

با چه کسی محشور می شویم؟

از دستوراتی که دین مبین اسلام و ائمه معصوم(علیهم السلام) برای در امان ماندن از فتنه های دوران و عاقبت بخیری فرموده اند تمسک به مهم ترین دستگیره ایمان و آن اصل تولی و تبری است، روزی رسول گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله) به یاران خود فرمود: کدام یک ازدستگیره های ایمان محکم تر است؟ عرض کردند: خدا و رسولش بهترمی دانند، بعضی از آنها گفتند نماز و بعضی زکات و بعضی روزه و بعضی حج وعمره و بعضی جهاد. حضرت فرمود: آنچه را که گفتید همه آنها مهم و دارای فضیلت است، ولی آنها محکمترین دستگیره ایمان نیستند، بلکه محکم ترین دستگیره ایمان عبارت است از دوست داشتن برای خدا(تولی) و دشمن داشتن برای خدا(تبری) دوستی با دوستان خدا و دشمنی بادشمنان خدا[1]
تولی و تبری با هم و در کنار هم هستند و یکی بدون دیگری ناقص و بی فایده است در منابع اسلامی آمده که دین همان دوستی و دشمنی در راه خداوند است، فضیل بن یسار به امام صادق(علیه السلام) عرض کرد که آیا حبّ و بغض از نشانه های ایمان است؟ آن حضرت فرمود: «هَلِ الإیمَانُ إلَّا الحُبّ وَ البُغض» آیا ایمان چیزی جز دوستی و دشمنی است؟[2]
آنچه مسلم است و آیات و روایات بر آن تاکید می کنند دوست داشتن و بیزاری مومن باید رنگ خدائی داشته باشد و نمی توان شخصی ادعای دینداری کند ولی محبت اهل کفر  یا فسق را در سینه بپروراند و یا مومنی را در دل دشمن بداند، امام صادق(علیه السلام) ملاک دینداری را دوستی و دشمنی در راه دین معرفی کرده است، ایشان می فرماید: هر کسی که دوستی و دشمنی اش در راه دین نباشد، او را دینی نیست.[3] و همچنین ایشان می فرماید: کسى که دوستى و دشمنى اش براساس دین نباشد، دین ندارد.[4]
دوستی در دنیا رابطه ی مستقیمی در هم نشین اشخاص در  قیامت دارد در واقع انسان هرآنچه را که در دنیا دوست داشته باشد و به آن مهر بورزد با او محشور خواهد شد، امیرالمومنین امام علی(علیه السلام) می فرماید: هر که ما را دوست بدارد، در روز قیامت با ما خواهد بود و اگر کسی سنگی را دوست داشته باشد، خداوند او را با آن محشور خواهد کرد[5]
نتیجه: مومن باید مواظب باشد دوستی و دشمنی چه اشخاصی را در سینه می پروراند، اگر توانست بخاطر خداوند خطای مومنی را ببخشد و او را دوست داشته باشد یا برعکس بخاطر خداوند دل از کافر یا فاسقی ببرد ایمان در وجودش رسوخ کرده مگرنه خیری در او نیست، امام باقر(علیه السلام) می فرماید: «اگر خواستی بدانی که در تو خیری هست یا نه؟ به دلت مراجعه کن، هرگاه دیدی اهل طاعت خدا را دوست و اهل معصیت خدا را دشمن می داری بدانکه در تو خیری هست و خدا هم تو را دوست دارد و اگراهل طاعت خدا را دشمن و اهل معصیت خدا را دوست می داری، در توخیری نیست و خدا تو را دشمن دارد و هرکسی همراه دوست خود می باشد».[6]
متاسفانه در جامعه امروز عده ای از گمراهان اشخاصی را مورد محبت و دوستی خود قرار می دهند که نه تنها مومن نیستند بلکه چه بسا محبوبیت آنها از بی بندباری و فسق آنهاست(برخی از خوانندگان، بازیگران و...) و از آن بدتر دیده شده حتی کفار و شیطان پرست ها(بازیگران و ورزشکاران خارجی و...) را دوست دارند که طبق احادیث بیان شده نتیجه اش آن می شود که با همان افراد محشور خواهند شد.

پی نوشت:
[1] . اصول کافی، ج 2، ص 125.
[2] . کلینی، کافی، ج 2، ص 125
[3] . وسائل الشیعة، ج 2، ص 177
[4] . کلینی، کافی، ج 2، ص 127
[5] . امالی صدوق، ص 209
[6] . کافی: ج 2، ص 126، 127.
---------------------------------------
مطالعه بیشتر در:
با کی محشور می شویم؟ مسی یا رونالدو؟

----------------------------------

آواتارهای حاضر در سایت ziaossalehin.ir ، کانال تلگرام t.me/tarh14 ، وبلاگ tarh14.tebyan.net ، وبلاگ http://tarh14.blog.ir وبلاگ http://mojtabakalantari.blog.ir ، اینستاگرام instagram.com/tarh14 ، ویسگون wisgoon.com/124000 ، نزدیکا nazdika.com و ... نیز بارگذاری شده است.

ادامه مطلب...
۰ نظر
مجتبی کلانتری

بسیج سازندگی

رسول اکرم (صلی الله علیه و آله): کسی که برای کمک به برادر خود و سود رساندن به او اقدام کند، پاداش مجاهدان در راه خدا به او داده خواهد شد.[*]
از دستورات اسلام که مورد تاکید مکرر قرآن و عترت (علیهم السلام) است توجه به خلق، نیکوکاری و خدمت رسانی به سایرین به ویژه خدمت به صالحین است. نگاهی اجمالی به آیات، روایات به خوبی این امر را ثابت می کند که بعد از انجام واجبات، هیچ ثوابی مانند نیکی و خدمت به بندگان خداوند نیست. بدین سبب است که انبیا و اولیای الهی، همواره در خدمت مردم بوده اند.
خداوند متعال، چهار مرتبه با صراحت در قرآن چنین می فرماید: إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُحْسِنینَ «خدا نیکوکاران را دوست می دارد.»[1] و یا چهار نوبت فرموده: إِنَّ اللَّهَ لا یُضیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنینَ «خدا پاداش نیکوکاران را ضایع نمی کند.»[2]
البته در بین مردم آنچنان که گفته شد صالحین مورد تاکید بیشتری هستند قرآن مجید می فرماید:  « یَحْسَبُهُمُ الْجاهِلُ أَغْنِیاءَ مِنَ التَّعَفُّفِ ؛ به کسانى خدمت بکنید که وقتى انسان جاهل آنها رامى بیند بگوید از اغنیا هستند.»[3] یعنى به صالحین به گونه ای یاری برسانید که کسانى که او را نمی شناسند، بگویند وضعش خوب است و ابرویشان حفظ گردد
رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) در مورد پاداش اخروی یاری مردم می فرماید: « مَنْ قَضَى لِأَخِیهِ الْمُؤْمِنِ حَاجَةً کَانَ کَمَنْ عَبَدَ اللَّهَ دَهْراً ؛ کسى به دیگرى خدمت کند، مثل کسى است که عمرى خدا را بندگى نماید. »[4]
 و البته ایشان یاری مردم را زمینه ساز یاری خداوند می داند: « إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فِی عَوْنِ الْمُؤْمِنِ مَا کَانَ الْمُؤْمِنُ فِی عَوْنِ أَخِیهِ الْمُؤْمِنِ»اگر می خواهید خدا به شما کمک کند، شما هم کمک حال مردم باشید.[5]
و البته شرط قبول یاری مردم عدم منت گذاشتن می باشد قران کریم می فرماید «یا ایها الذین آمنوا لا تبطلوا صدقاتکم بالمن و الاذی»؛ با منت نهادن موجب تباه شدن کارهای نیک خود نشوید.[6]

پی نوشت:
[*]. ثواب الاعمال، ص ۳۴۰
[1]. آل عمران آیات 134و 148
[2]. هود/ آیه 115.
[3]. بقره / آیه 283
[4]. بحارالانوار  ج 71 ص 302
[5]. ثواب العمال / ص 135
[6]. بقره / آیه 264.

مطالعه بیشتر در :

خدمت به مردم از نگاه امام جعفر صادق علیه السلام

۰ نظر
مجتبی کلانتری

رابطه عقل و دین

امیرالمومنین امام على(علیه السلام): لا یُستَعانُ على الدهرِ إلاّ بالعَقلِ. در برابر روزگار، جز از خِرَد نمی توان کمک گرفت.[*]
تمام مشکلات بشر در طول تاریخ و در دنیای امروز این است که افراد در کارها و مشکلات با مشعل خرد و عقل حرکت نمی کند،متاسفانه اکثر امور امروز انجام نمی شود مگر بر اساس خواهش های نفسانی و عقلانیت در آن جائی ندارد، اگر عقلانیت در زندگی حاکم شود وضع به گونه ای دیگر خواهد شد و بشر در دنیا و آخرت هرگز گرفتار نخواهد شد.
در آیات و روایات عقل به معانی مختلفی اراده شده است. از نظر قرآن جایگاه ارزشی عقل را می بایست با توجه به نقش آن در زندگی انسان تحلیل و ارزیابی کرد. تعقل موجب می شود تا انسان خدا و هستی و خود را بشناسد.[1] و به تشخیص حق و باطل بپردازد و ارزش ها و ضد ارزش ها و نیز زشت و زیبا و خوب و بد را بشناسد و در برابر آن ها موضع گیری مناسبی داشته باشد.[2] امام رضا(علیه السلام) نیز می فرماید: «صدیقُ کلُّ إمرء عقلهُ و عدوّهُ جهلهُ»[3] صادقترین دوست انسان عقل و دشمن او جهل اوست. زیرا عقل است که موجب می شود انسان خداوند را بشناسد و به تشخیص حق و باطل بپردازد.
با توجه به چنین جایگاه و نقش عقل در زندگی انسان است که امیرمومنان علی(علیه السلام) می فرماید: «نخستین پایه اسلام، عقل است.»[4]؛ چرا که عقل از طریق استدلال از آیات آفاقی و انفسی، حقایق از جمله حقیقت بزرگ و بی همتایی چون خدا را اثبات می‏کند و پس از اثبات خدا، خوبی و لزوم تسلیم در برابر خداوند و ایمان به خدا را به انسان گوشزد می‏کند.
امام صادق(علیه السلام) می فرماید: «مَنْ کانَ عاقِلاً کانَ لَهُ دِینٌ، وَ مَنْ کانَ لَهُ دِینٌ دَخَلَ الْجَنَّهَ»؛[5]کسى که عاقل باشد دین دارد، و کسى که دین داشته باشد داخل بهشتمى شود بنابراین، بهشت جاى عاقلان است. البته، عقل در اینجا به معنى معرفت راستین است، نه شیطنت هاى شیاطین که در سیاستمداران جبار و ظالم جهان دیده مى شود، که به گفته امام صادق(علیه السلام):«شَبِیهَهٌ بِالْعَقْلِ وَ لَیْسَتْ بِالْعَقْل»؛ شبیه عقل است، ولى عقل نیست![6]
در تمامی امور عقل کارگشا است امیرالمومنین امام على(علیه السلام) می فرماید: لا یُستَعانُ على الدهرِ إلاّ بالعَقلِ. در برابر روزگار، جز از خِرَد نمی توان کمک گرفت.[7] زیرا عقل است که شهوات و دنیا پرستی را کنترل می نماید و انسان فارغ از شهوات بهترین تصمیم را می گیرد حضرت امام علی(علیه السّلام) می فرماید: عقلی که به مرتبه ی کمال و نیرومندی رسیده است می تواند طبیعت بد و غرایز تندرو را مقهور و سرکوب نماید.[8] و نتیجه آن می شود  که بهترین تصمیم را می گیرد که امیرالمومنین امام علی علیه السلام می فرماید: افکار عاقلانه ات تو را به راه صواب و هدایت واقعی راهنمایی می کند.[9] بطور مثال در حادثه کربلا تفکر خردورزانه جناب حر بود که موجب شد ایشان حق را از باطل تشخیص[البته با عنایت امام علیه السلام] و به سوی هدایت روی آورد مگرنه اینک ایشان از قاتلین سیدالشهدا علیه السلام محسوب می شدند نه شهیدان کربلا، و حاصل بحث این است که هدایت در گرو تعقل و تفکر صحیح و عمل به آن میسر می گردد.

پی نوشت:
[*]. بحارالانوار، ج 75، ص 7.
[1]. رعد، آیات ۳ و ۴؛ حج، آیه ۸
[2]. طه، آیه ۱۲۸؛ قصص،‌ایه ۶۰؛ انعام، آیه ۱۵۱
[3]. مجلسی بحارالانوار ج 1 ح 11: 87
[4]. ابن‏شعبه الحرانی،تحف‏ العقول، ص. ۱۹۶
[5]. کافى، جلد 1، صفحه 11، حدیث 6.
[6]. کافى، جلد 1، صفحه 11، حدیث 3.
[7]. بحارالانوار، ج 75، ص 7.
[8]. بحارالانوار، ج ۱۷، ص ۱۱۶.
[9]. غررالحکم، ص ۵۱۶.
---------------------------
مطالعه بیشتر در:
عقل و تعقل(در بیان حضرت امیر علیه السلام)

----------------------------------

آواتارهای حاضر در سایت ziaossalehin.ir ، کانال تلگرام t.me/tarh14 ، وبلاگ tarh14.tebyan.net ، وبلاگ http://tarh14.blog.ir وبلاگ http://mojtabakalantari.blog.ir ، اینستاگرام instagram.com/tarh14 ، ویسگون wisgoon.com/124000 ، نزدیکا nazdika.com و ... نیز بارگذاری شده است

ادامه مطلب...
۰ نظر
مجتبی کلانتری